معرفی کتاب: هویت ایرانی و حقوق فرهنگی
معرفی کتاب
عنوان کتاب: هویت ایرانی و حقوق فرهنگی
نویسنده: عماد افروغ
سال نشر: 1387
انتشارات: سورهی مهر؛ تهران
«هویت ایرانی و حقوق فرهنگی» کتابی است که نباید خواندن آنرا از دست داد: پاسخ بسیاری از پرسشها و مسائل در باب چالشهای فرهنگی امروز جامعهی ایران را میتوان در این کتاب یافت. سالهاست که در مسائلی چون رواج پوششهای مختلف و اغلب الگو گرفته از رسانههای جهان سرمایهداری، گرایش جوانان به نمادها و سبک زندهگی غربی، بحران هویت جوان امروز و مانند اینها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. اینکه تا چه اندازه باید از این مسئله نگران بود؛ از چه منظری باید به اینگونه مسائل نگریست و چهگونه باید با آن مواجه شد، نیازمند یک بینش صحیح و استوار دربارهی هویت ایرانی است. افروغ در این کتاب نظام فکری منسجمی را در باب فرهنگ و هویت طرح میکند و دیدگاههای خواندنیای چه در عرصهی فهم نظری از فرهنگ و هویت ایرانی و چه در ساحت سیاستگذاری، برنامهریزی فرهنگی و مدیریت فرهنگی به مخاطب عرضه میکند.
افروغ در این کتاب تعریف استواری از فرهنگ بهدست میدهد:
به نظر او فرهنگ چند لایه دارد که در طول هم قرار میگیرند.
لایهی اول جهان بینی است؛ آنچه از سنخ فکر و اندیشه و تامل در هستی است.
لایهی دوم ارزشها است؛ یعنی ملاکهای داوری نسبت به خوبی، بدی، زشتی و زیبایی، درستی و غلط بودن موضوع یا حادثه ای.
سومین لایه الگوهای رفتاری، هنجارها، آداب و سنن، مناسک و شعائر است.
لایهی چهارم نمادها و سمبلها هستند؛ مانند معماری، موسیقی و انواع تجلیات نمادین.
پنجمین لایه ایدئولوژی است که ریشه در ارزشها دارد.
در لایهی ششم دو مولفهی دیگر قرار دارد: تکنولوژی مادی و تکنولوژی اجتماعی. تکنولوژی مادی مهارت بهکارگیری و ساخت اشیاء و تکنولوژی اجتماعی نحوهی ارتباطات و ساماندهی افراد است.
اولین لایه، لایهی فکر و اندیشه و جهانبینی است. این لایه به لایهی ارزشها منجر میشود و لایهی ارزشها از نظر هستیشناسی از دل جهانبینی بیرون میآید. داوریها، الگوهای رفتاری و سمبلها، مرتبط با لایهی اول یعنی جهانبینی هستند؛ هرچند میزانی از شکاف در ساحت عمل قابل رویت و پذیرفتنی است.
در این لایههای ششگانه، لایههای فوقانی تاریخیتر اند و ریشه در پیشینه و تاریخ یک قوم دارند و لایههای پایینی- بالاخص نمادها- ارتباط کمتری با تاریخ و تهنشستهای تاریخی دارند. لذا وزنی که لایهی جهانبینی دارد با وزنی که لایهی نمادها دارد یکسان نیست.
بر اساس این نگاه به فرهنگ، افروغ هویت را نیز چند لایه میبیند و به نظر او اساس هویت یک قوم لایهی جهانبینی، ارزشها و هنجارها است. ملاک قضاوت دربارهی افراد نیز هماین لایههای زیرین هویتی است و لایهی نمادها نمیتواند ملاک قضاوت قرار گیرد. به این معنا که مثلا اگر جوانی نماد دینی را ندارد، نمیتوان گفت دیندار نیست؛ ولی به لحاظ اینکه بین لایهی جهانبینی و نمادها فاصله افتاده است، باید احساس خطر کرد.
بهنظر افروغ در تاریخ ایران- چه در دورهی پیش از اسلام و چه پس از ورود اسلام به ایران- ایرانیان همواره یکتاپرست و موحد بودهاند و عناصری چون یکتاپرستی، نگاه سلسلهمراتبی، فلسفهی تاریخ مبتنی بر نبرد حق علیه باطل و... را میتوان در پیشینهی تاریخ ایرانیان یافت و هماین عناصر هستند که شالوده و بنمایهی هویت ایرانی را شکل میدهند.
بر اساس این نگاه به هویت و فرهنگ، افروغ در کتاب «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی» به مسائل گونآگون در باب فرهنگ و سیاست، جوان و هویت، حقوق فرهنگی، مدیریت فرهنگی، هنر و نقد درون گفتمانی و چالشهای فرهنگی ایران میپردازد و نظرات روشنگرانه ای را مطرح میکند که هر یک میتواند باب تحقیقات و پژوهشهای بسیاری را به روی مجامع دانشگاهی و علمی بگشاید.
ذکر این نکته نیز لازم است که با توجه به طرح بحث «سبک زندهگی» و «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» توسط رهبر انقلاب و ضرورت توجه به مبانی فکری و هستیشناختی در باب این مسائل، خواندن مباحث نظری و فکری در این مسائل امری الزامی است.