معرفی کتاب: مناقشهی حق و مصلحت و بنبست جنبش دانشجویی
عنوان کتاب: مناقشهی حق و مصلحت و بنبست جنبش دانشجویی
نویسنده: عماد افروغ
سال نشر: 1387
انتشارات: تهران؛ سورهی مهر
کتاب «مناقشهی حق و مصلحت و بنبست جنبش دانشجویی»، به دو بحث مستقل و البته مرتبط «حق و مصلحت» و «جنبش دانشجویی» میپردازد. در بحث اول، افروغ به این مسئله میپردازد که در نهضتها و انقلابهای اجتماعی ـ من جمله انقلاب اسلامی ایران ـ پس از به بار نشست نهضت، عدهای به نام حقیقت بر سر سفرهی گستردهی فراهم آمده مینشینند و در جهت تداوم بخشیدن به منافع و مصالح شخصی، گروهی و جناحی خود، سد راه حق و حقیقت میشوند. به عبارت دیگر، به بهانهی مصلحتهای گوناگون، ارزشهای اخلاقی و فرهنگی خرج مصالح میشوند. این مسئله، از جمله آسیبهای اساسی نهضتها و انقلابهای اجتماعی است. بنابراین، برای جلوگیری از این مسئله و بحرانهای ناشی از آن، باید نسبت میان حق و مصلحت روشن و معین شود. از دیدگاه افروغ، لازم است روشنفکران متعهد و حقیقتگرایان، زمینه و بستر را برای طرح مواضع حقیقتگرایانه فراهم نموده و عرصه را برای مصلحتاندیشی ـ خصوصاً مصلحتاندیشیهای کاذب و القای مصالح شخصی و گروهی به نام مصالح نظام ـ ضیغ نمایند. از سوی دیگر، باید نسبت به تعریف اصول و قواعد روششناختی اقدام و زمینه را برای روشمند شدن تشخیص مصلحت فراهم نمود. اهمیت حق و مصلحت از آنجا معین میشود که در مقاطع گوناگون تاریخی، شاهد بودهایم که اصحاب سیاست، منافع فردی و گروهی خود را بهعنوان مصالح کلان نظام جا زده و به این وسیله به اغوای تودهها و دلبستگان به انقلاب و کشور پرداختهاند. آنچه محل تأمل است اینکه در شرایط حاضر کشور، شاهد چربیدن تصمیمات مصلحتگرایانه بر تصمیمات حقیقتگرایانه و بالعکس، در مظان اتهام قرار گرفتن حقیقتگرایان هستیم و این همان آسیبی است که افروغ سالها پیش نسبت به آن هشدار داده است.
در بحث جنبش دانشجویی، افروغ به مسئلهی نقد درونگفتمان انقلاب اسلامی، بهعنوان ضرروت حال حاضر نظام جمهوری اسلامی و رسالت جنبش دانشجویی اشاره میکند. از دیدگاه افروغ، جنبش دانشجویی باید به رسالت نقادی خود توجه کند و از آنچه افروغ تحت عنوان موانع نقد از آن یاد میکند، احتراز نماید. از جمله موانع اساسی نقشآفرینی جنبش دانشجویی از دیدگاه عماد افروغ، جذب و استحالهی آن در بدنهی قدرت دولتی و مبدل شدن آن به ابزار استیلا و هژمونی قدرت دولتی است. مسئلهی که افروغ به عنوان یکی از چالشهای اساسی جنبش عدالتخواهی در آن مقطع زمانی ـ سال 1385 ـ اشاره میکند و این جنبش را از بدل شدن به توجیهگر اقدامات دولت نهم که با شعار عدالتخواهی بر سر کار آمده است، برحذر میدارد. افروغ معتقد است جذب شدن فکری و عملی در بدنهی قدرت دولتی و رسمی از یک سو و خلط مصالح کلان نظام با مصالح جناحی و گروهی، مسائلی هستند که میتوانند جنبش دانشجویی را با بنبست مواجه سازند.
- ۰ نظر
- ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۵