چرخهی طراحی پژوهش اجتماعی
- ۰ نظر
- ۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۲:۴۸
معرفی کتاب
عنوان کتاب: حقوق شهروندی و عدالت
نویسنده: عماد افروغ
سال نشر: 1387
انتشارات: سورهی مهر؛ تهران
یکی از مهمترین دغدغههای دکتر عماد افروغ، نسبت آزادی و عدالت است که در ادامهی دوگانهی اساسی فرد- جامعه و عاملیت- ساختار است. افروغ در آثار متعدد خود درصدد بیان این نکته است که میان این دو مفهوم تضاد و تعارض وجود ندارد؛ بلکه این دو در پیوندی عمیق باهم هستند. تفسیری که افروغ از انقلاب اسلامی به دست میدهد نیز مبتنی بر همین پروبلماتیک است: به نظر افروغ در انقلاب اسلامی ایران از سویی شعار محوری انقلاب فرانسه، یعنی آزادی، متجلی است و از سوی دیگر شعار محوری انقلاب روسیه، یعنی عدالت و این دو مفهوم بااخلاق و معنویت است که به یکدیگر پیوند مییابند. در حقیقت انقلاب اسلامی ایران مترصد است به سه نیاز همیشهگی بشر، یعنی آزادی، عدالت و معنویت پاسخی جامع، هماهنگ و همزمان بدهد.
بحث از حقوق شهروندی و نسبت آن با عدالت نیز در ادامهی همین مسئله است و با توجه به اینکه به نظر افروغ ما در تاریخ سی و چندسالهی پس از انقلاب همواره میان آزادیخواهی و عدالتخواهی در نوسان بودهایم، اهمیت دو چندان مییابد. در ادامه به برخی نکات از این کتاب اشاره خواهیم کرد.
معرفی کتاب
عنوان کتاب: گزارشگری خوب
نویسنده: آبراهام آمیدور
مترجم: سالومه ابطحی/ ویراستار ارشد: علی اکبر قاضی زاده
سال نشر: 1388
انتشارات: تهران؛ انتشارات روزنامه همشهری
نمیتوان یک جامعه شناس خوب بود؛ اما یک نویسنده خوب نبود! اساساً جامعه شناسی و تحقیق اجتماعی از نویسندگی جدا نیست. لازمه جامعه شناسی، زندگی در جامعه و دست و پنجه نرم کردن با اتفاقات و رخدادهای متنوع آن است. رخدادهایی که میتوانند یک پدیده باشند؛ یک رویداد باشند؛ یک روند باشند یا یک شخص. به هر صورت ما ناگزیریم دست به قلم ببریم و آنچه را مشاهده کردهایم به رشته تحریر درآوریم. کتاب گزارش نویسی خوب چنین مهارت هایی را به ما می آموزد. اگر این کتاب- و کتابهای خوب دیگری از این دست- را خوانده باشیم، بعد از یک مشاهده مفصل یا مختصر، برایمان آسان است که دست به قلم ببریم و چند صفحهای در مورد آنچه دیده ایم و شنیدهایم بنویسیم و نوشته مان را با ارجاعات و مصاحبهها و آمار و ارقام مستندکنیم و مکان و زمان را به گونهای توصیف کنیم که گویی خواننده در تمام طول سفر همراه ما بوده است. این نکات بود که موجب شد این کتاب را برای خواندن و وقت گذاشتن به دانشجویان علوم اجتماعی معرفی کنیم.
آمیدور در مقدمه کتاب گزارش را اینگونه تعریف می کند:
«گزارش شامل اطلاعاتی پنهان است که در زیر سطح جریان دارد. گزارش سایه حقیقتهایی است که اغلب شناخته نیستند، اما ممکن است بر روی همه ما تأثیر های مشابهی بگذارند. گزارش جهانی مرموز در دیگر سوی کوه است. موضوع آن تمام انسانها، جاها و پدیدههای فوقالعادهای است که ما باید درباره آنها بدانیم؛ حتی اگر خودمان از این نیاز آگاه نباشیم».
به نظر من تعریف بالا یک تعریف کاملاً جامعه شناختی است. از آن نوع جامعه شناسی که تحقیق اجتماعی را فراتر از پشت هم ردیف کردن یک مشت نظریه و اعداد و ارقام و فرمولهای آماری میداند و زیست جهان مردم را به تحلیلهای سطحی آماری تقلیل نمیدهد.
بلکه حاق حقیقت تحقیق اجتماعی را در رفتن به میان مردم و نوشتن از واقعیاتی که در جامعه جریان دارد می بیند. میتوان گفت این جامعه شناسی، یک جامعه شناسی مسأله مدار است.
«گزارشگری خوب» برای آموختن نوشتن، از فلسفه «کوچک زیباست» پیروی می کند: یک نویسنده در نهایت باید در چند مهارت پایه استاد شود و آمیدور در این کتاب میخواهد این چند مهارت پایه را به ما بیاموزد.
کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست به مهمترین شیوههای گزارش نویسی اختصاص دارد.
ابتدا به «ماجرا نگاری» می پردازد. یعنی نوشتن از یک رویداد یا پدیده در زمان حاضر یا گذشته. مثل گزارشی از ریزش یک معدن؛ یا یک منطقه فقیر نشین و حاشیه نشین در شهر؛ یا درمورد سرگذشت یک فرد.
پس از آن نوبت به بررسی «گزارش های روند محور» خواهد رسید که در آنها به یک روند در جامعه پرداخته می شود: گزارش هایی که به روند تحولی یک پدیده می پردازند. مثل تغییر در شیوههای لباس پوشیدن (حجاب)؛ یا تورم رو به افزایش؛ ارتقاء حضور زنان در مراکز دانشگاهی یا فرآیند تغییر ارزشها.
در بخش بعد، به «گزارش متمرکز» خواهیم رسید که بر روی یک نفر متمرکز میشود و از نگاه او یک حادثه را شرح می دهد. مثلاً میتوان حادثه زلزله بم را از نگاه یکی از بازماندگان زلزله بررسی کرد یا در مورد روند اشغال و فتح خرمشهر در زمان جنگ تحمیلی چنین گزارشی تهیه کرد.
در فصل بعدی به «در نظر گرفتن مواضع موافق و مخالف در گزارش» توجه میشود و در قسمتهای بعدی درباره «روزنامه نگاری مدافعه گر» و «دیدگاه های بین المللی» بحث خواهد شد.
در بخش دوم کتاب هم مهارت های کلاسیک گزارش نویسی چون لید، مشاهده جزئیات، مهارت های مصاحبه، استفاده از نقل قول و... تا حدی تشریح خواهند شد.
البته باید به این مساله توجه داشته باشیم که نمیشود سبک های نوشتن و گزارش های تحقیقی را اینچنین قالب بندی کرد؛ و لزومی هم ندارد که حتماً از این قالبها تبعیت کنیم. بلکه مهم این است که یاد بگیریم چگونه میتوان یک گزارش تحقیقی «خوب» نوشت!
اما یک نکته پایانی درباره نوشتن و خوب نوشتن: اگر گزارش گر نویسندهای با استعداد نباشد باید چه کند؟
به نظر آمیدور بیش از آنکه مهارت های نوشتاری برای نوشتن یک گزارش خوب مورد نیاز است، علاقه به واکاوی و چالش در موضوعات گوناگون جامعه به علاوه مهارت های گزارش نویسی، چاره کار است.
مطلب نهایی اینکه اگر چه خواندن کل کتاب لازم است، اما به جهت آشنایی با فصول کتاب، در ادامه خلاصه ی کوتاهی از بحث نویسنده در برخی از فصل های کتاب را ذکر خواهیم کرد و آن را با توضیحاتی بیان خواهیم نمود.