معرفی کتاب: گزارشگری خوب
معرفی کتاب
عنوان کتاب: گزارشگری خوب
نویسنده: آبراهام آمیدور
مترجم: سالومه ابطحی/ ویراستار ارشد: علی اکبر قاضی زاده
سال نشر: 1388
انتشارات: تهران؛ انتشارات روزنامه همشهری
نمیتوان یک جامعه شناس خوب بود؛ اما یک نویسنده خوب نبود! اساساً جامعه شناسی و تحقیق اجتماعی از نویسندگی جدا نیست. لازمه جامعه شناسی، زندگی در جامعه و دست و پنجه نرم کردن با اتفاقات و رخدادهای متنوع آن است. رخدادهایی که میتوانند یک پدیده باشند؛ یک رویداد باشند؛ یک روند باشند یا یک شخص. به هر صورت ما ناگزیریم دست به قلم ببریم و آنچه را مشاهده کردهایم به رشته تحریر درآوریم. کتاب گزارش نویسی خوب چنین مهارت هایی را به ما می آموزد. اگر این کتاب- و کتابهای خوب دیگری از این دست- را خوانده باشیم، بعد از یک مشاهده مفصل یا مختصر، برایمان آسان است که دست به قلم ببریم و چند صفحهای در مورد آنچه دیده ایم و شنیدهایم بنویسیم و نوشته مان را با ارجاعات و مصاحبهها و آمار و ارقام مستندکنیم و مکان و زمان را به گونهای توصیف کنیم که گویی خواننده در تمام طول سفر همراه ما بوده است. این نکات بود که موجب شد این کتاب را برای خواندن و وقت گذاشتن به دانشجویان علوم اجتماعی معرفی کنیم.
آمیدور در مقدمه کتاب گزارش را اینگونه تعریف می کند:
«گزارش شامل اطلاعاتی پنهان است که در زیر سطح جریان دارد. گزارش سایه حقیقتهایی است که اغلب شناخته نیستند، اما ممکن است بر روی همه ما تأثیر های مشابهی بگذارند. گزارش جهانی مرموز در دیگر سوی کوه است. موضوع آن تمام انسانها، جاها و پدیدههای فوقالعادهای است که ما باید درباره آنها بدانیم؛ حتی اگر خودمان از این نیاز آگاه نباشیم».
به نظر من تعریف بالا یک تعریف کاملاً جامعه شناختی است. از آن نوع جامعه شناسی که تحقیق اجتماعی را فراتر از پشت هم ردیف کردن یک مشت نظریه و اعداد و ارقام و فرمولهای آماری میداند و زیست جهان مردم را به تحلیلهای سطحی آماری تقلیل نمیدهد.
بلکه حاق حقیقت تحقیق اجتماعی را در رفتن به میان مردم و نوشتن از واقعیاتی که در جامعه جریان دارد می بیند. میتوان گفت این جامعه شناسی، یک جامعه شناسی مسأله مدار است.
«گزارشگری خوب» برای آموختن نوشتن، از فلسفه «کوچک زیباست» پیروی می کند: یک نویسنده در نهایت باید در چند مهارت پایه استاد شود و آمیدور در این کتاب میخواهد این چند مهارت پایه را به ما بیاموزد.
کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست به مهمترین شیوههای گزارش نویسی اختصاص دارد.
ابتدا به «ماجرا نگاری» می پردازد. یعنی نوشتن از یک رویداد یا پدیده در زمان حاضر یا گذشته. مثل گزارشی از ریزش یک معدن؛ یا یک منطقه فقیر نشین و حاشیه نشین در شهر؛ یا درمورد سرگذشت یک فرد.
پس از آن نوبت به بررسی «گزارش های روند محور» خواهد رسید که در آنها به یک روند در جامعه پرداخته می شود: گزارش هایی که به روند تحولی یک پدیده می پردازند. مثل تغییر در شیوههای لباس پوشیدن (حجاب)؛ یا تورم رو به افزایش؛ ارتقاء حضور زنان در مراکز دانشگاهی یا فرآیند تغییر ارزشها.
در بخش بعد، به «گزارش متمرکز» خواهیم رسید که بر روی یک نفر متمرکز میشود و از نگاه او یک حادثه را شرح می دهد. مثلاً میتوان حادثه زلزله بم را از نگاه یکی از بازماندگان زلزله بررسی کرد یا در مورد روند اشغال و فتح خرمشهر در زمان جنگ تحمیلی چنین گزارشی تهیه کرد.
در فصل بعدی به «در نظر گرفتن مواضع موافق و مخالف در گزارش» توجه میشود و در قسمتهای بعدی درباره «روزنامه نگاری مدافعه گر» و «دیدگاه های بین المللی» بحث خواهد شد.
در بخش دوم کتاب هم مهارت های کلاسیک گزارش نویسی چون لید، مشاهده جزئیات، مهارت های مصاحبه، استفاده از نقل قول و... تا حدی تشریح خواهند شد.
البته باید به این مساله توجه داشته باشیم که نمیشود سبک های نوشتن و گزارش های تحقیقی را اینچنین قالب بندی کرد؛ و لزومی هم ندارد که حتماً از این قالبها تبعیت کنیم. بلکه مهم این است که یاد بگیریم چگونه میتوان یک گزارش تحقیقی «خوب» نوشت!
اما یک نکته پایانی درباره نوشتن و خوب نوشتن: اگر گزارش گر نویسندهای با استعداد نباشد باید چه کند؟
به نظر آمیدور بیش از آنکه مهارت های نوشتاری برای نوشتن یک گزارش خوب مورد نیاز است، علاقه به واکاوی و چالش در موضوعات گوناگون جامعه به علاوه مهارت های گزارش نویسی، چاره کار است.
مطلب نهایی اینکه اگر چه خواندن کل کتاب لازم است، اما به جهت آشنایی با فصول کتاب، در ادامه خلاصه ی کوتاهی از بحث نویسنده در برخی از فصل های کتاب را ذکر خواهیم کرد و آن را با توضیحاتی بیان خواهیم نمود.
فصل ۱: ماجرانگاری
ماجرا نگاری چیست؟
نوعی گزارش است که موضوع آن یک مکان، یک پدیده و یا کارهای یک چهره مشهور است. ماجرانگاری می تواند گزارش یک سفر باشد؛ یا نوشتن درمورد شخصی که در زمان گزارش خبرهای مربوط به او داغ است. خلاصه اینکه موضوع ماجرانگاری را نمی توان به چیزی محدود کرد. نکته این است که راهبرد اساسی در ماجرانگاری وقت گذاشتن روی ابژه مورد بررسی در حد امکان است. ماجرانگاری باید کاری در طول زمان باشد و در آن از زود به نتیجه نهایی رسیدن اجتناب شود. باید در مورد موضوع بررسی به حد امکان تحقیقات پس زمینه ای داشت؛ چندین بار به مکان مورد نظر رفت و یا با فرد مورد نظر قرار ملاقات گذاشت و مصاحبه های متعدد گرفت. لازمه دیگر ماجرانگاری به خاطر سپاری مواردی کوچکی چون گرایشات افراد و رفتارشان، نحوه لباس پوشیدن، کج خلقی ها و دیگر اتفاقات کوچک و بزرگ است. در گزارش ماجرانگاری باید مکان و زمان گنجانده شود و به خوبی توصیف گردد؛ گزارش به حد کافی با آمار و ارقام و اطلاعات مستند شود؛ تا حد امکان با افراد گوناگون- در سنین و جایگاه های مختلف- مصاحبه شود تا اطلاعات کاملی درباره موضوع مورد بررسی به دست آید. علاوه بر این، بهتر است گزارش با ذکر اسامی و نام ها واقعی جلوه داده شود. همینطور استفاده از نقل قول ها می تواند خواننده را در فضای ماجرا قرار دهد و او را با ابژه مورد بررسی همراه کند.
نهایتا اینکه برای نوشتن یک ماجرا نگاری خوب، باید چشم ها را باز کرد و خوب مشاهده نمود.
فصل۲: گزارش روند محور
گزارش روندمحور چیست؟
گزارش های روندمحور گزارش هایی هستند که به روند تحولی یک پدیده در جامعه می پردازند. پدیدهای که در جامعه تبدیل به یک روند شده است؛ به این معنا که مسأله ی شمار زیادی از مردم است. مثلاً روند گسترش استفاده از ماهواره و اینترنت؛ یا روند روبه رشد حضور دختران در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و یا روند تغییر در سبک زندگی خانوادههای ایرانی. همه اینها روند هایی هستند که در گزارش روند محور میتوان به آنها پرداخت.
گزارش روند محور، بایک پاراگراف توضیحی آغاز میشود که به توضیح و توصیف مختصری درباره یک نفر از دهها نفری که بخشی از یک روند خاص هستند می پردازد. مثلاً دانشجویی که از فنی به انسانی تغییر رشته داده است. پس از آن در پاراگراف بعد به کمک یک «جمله ی توضیحی» با کمترین کلمه ها موضوع روند توضیح داده میشود. جمله ی توضیحی جملهای است که روند مدنظر را خیلی شفاف و بدون ابهام به خواننده توضیح می دهد. آن گاه نمونههای دیگری از روند به همراه نقل قولهایی از منابع آگاه روشن میکند که آن روند چگونه وضعی دارد. در اینجا محقق باید بتواند نشان دهد که گزارش روندمحور به گروه فراوانی از مردم ارتباط مییابد و نه چند شخص محدود؛ و در نهایت گزارش با همان شخصی که آغاز شده است به پایان می رسد. به جملهای که بخش قبلی را به این بخش متصل میکند اصطلاحاً «جمله انتقالی» می گوییم.
در گزارش روندمحور، باید به این نکته دقت داشت که باید تاحد امکان به علل روند مورد نظر پرداخت و بارها از طرق مختلف به سؤال «چرا» پاسخ داد. علاوه بر آن، باید با افراد مختلفی مصاحبه کرد و نقل قولهایی از آنها را آورد. باید توجه کرد که قولهای مختلف و گاهی اوقات مخالف هم ذکر شوند.
یکی دیگر از الزامات گزارش های روند محور، ذکر آمار و ارقام است. هدف از این آمار و مقایسهها این است که نشان دهیم روند مورد بحث واقعاً وجود دارد. برای این منظور باید نقل قولهایی هم از کارشناسان آورد.
اما نکته پایانی اینکه درباره نقل قول باید به این نکته توجه کرد که اگر مصاحبه شونده میتواند موضوعی را زیباتر و هوشمندانه تر از نویسنده نقل قول کند، میتوانیم از نقل قول استفاده کنیم؛ در غیر این صورت، الزامی به استفاده از نقل قول مستقیم نیست.
فصل9: شیوههای مصاحبه
در مصاحبه باید به نکات زیر توجه کرد:
۱- در مصاحبه، عواملی چون کنش های غیرکلامی، سکوت، چگونگی طرح پرسش های حساس و توجه به هماهنگی مصاحبه با کل گزارش اهمیت زیادی دارد.
۲- تعداد مصاحبهها باید کافی باشد.
۳- باید سعی شود گفت و گو های مصاحبه، به اندازه کافی پر هیجان باشند.
۴- در مصاحبه، باید گرم و صمیمی برخورد کرد تا اعتماد و آرامش برای مصاحبه شونده پدید آید.
۵- یک مصاحبه ی موفق، بیش از آنکه به سؤالات وابسته باشد، به شیوه ی طرح سؤالات از سوی مصاحبه کننده وابسته است.
۶- در مورد یادداشت برداری، کند شدن سرعت یادداشت برداری مصاحبه کننده موجب میشود که مصاحبه شونده گمان کند که صحبتهای او ملال آور است. لذا باید دقت کرد که با سرعت یکسانی یادداشت برداشت.
۷- مصاحبه کننده، بایستی برروی حالات ظاهری، رفتار، وضع خانه یا دفتر و امثالهم تمرکز کند.
۸- زمان و مکان مصاحبه باید جایی باشد که هم مصاحبه کننده و هم مصاحبه شونده راحت باشند. البته بیشتر راحتی مصاحبه شونده ملاک است.
۹- در یک مصاحبه آرمانی فقط باید دو نفر حاضر باشند. مگر در مورد مصاحبه با کودکان که نیاز است یک بزرگتر باشد و بعضی حرفهای کودک را توضیح دهد.
۱۰- در مصاحبه از پرسشهایی که پاسخ آنها بله یا خیر است اجتناب کنید. بلکه باید سؤالات توضیحی پرسید. سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند.
۱۱- باید طوری سؤال پرسید که مصاحبه شونده خیلی عینی و ملموس صحبت کند؛ نه اینکه یک سری حرفهای کلی بگوید.
۱۲- دلیل نخست شکست یک مصاحبه، آماده نبودن محقق برای ورود به آن است. در ورود به مصاحبه، تحقیق و جستجوی قبلی خیلی اهمیت دارد. دلیل دوم شکست مصاحبه ها، ناکامی مصاحبه کننده در کاوشگری و کنجکاوی است. سومین دلیل، گوش ندادن و کم توجهی به صحبتهای مصاحبه شونده است.
۱۳- باید توجه کرد که هدف مصاحبه کننده از مصاحبه، جمع آوری هر چه بیشتر اطلاعات است. اگر چه باید مصاحبه شونده را به چالش کشید، اما نباید بیش از حد بر حرف خود اصرار ورزید.
۱۴- در هنگام مصاحبه نیازی به قضاوت و داوری درباره خوب و بد حرفهای مصاحبه شونده نیست؛ بلکه باید خوب به حرفهای او گوش کرد.
۱۵- بعضی مصاحبهها به دلیل تکراری بودن حرفهای مصاحبه شونده تکراری و خستهکننده می شوند. کسانی که صحبتهای خود را تکرار میکنند میخواهند مطمئن شوند که طرف صحبتهای شان را فهمیده است. برای اینکه به مصاحبه شونده بگویید حرفش را فهمیده اید، نکات او را به زبان آورده و تکرار کنید.
۱۶- در مورد مصاحبههای تلفنی، کلید موفقیت خوش صحبتی و کمی چرب زبانی است. علاوه بر این باید از مشوق های کلامی، مثل آهان، بله و... استفاده کرد.
۱۷- سؤالات مهم و چالشی را برای آخر مصاحبه نگه دارید. البته دقت کنید که وقت به پایان نرسد.
۱۸- اگر در جایی از مصاحبه، حرف مصاحبه کننده را متوجه نشدید، صریحاً این را بگویید و تظاهر به فهمیدن نکنید.
۱۹- در شرایطی که درباره ی مسائل حساس می پرسید، تنظیم سؤالات به شکل نصیحت خواستن از مصاحبه شونده بسیار میتواند راهگشا باشد.
فصل۱۲: تحقیق
نوشتن گزارش تحقیق خوب، مستلزم انجام یک تحقیق خوب است. این فصل بیشتر بر شیوه ای تمرکز می کند که به آن «دوندگی» می گویند: محقق خوب آستین بالا میزند، به خود زحمت می دهد و به قلب شرایط گام می نهد. محقق خوب به هر شکل خود را وارد زمان و مکان واقعی می کند و در حالی که پا به دنیایی ناآشنا می گذارد، هر چه می تواند می آموزد. حاصل تجربه کردن در این دنیا منجر به در میان گذاشتن همان تجربه ها به عنوان بخشی از واقعیت به خوانندگان می شود.
اولین گام در تحقیق یک بررسی ساده است که می توان آن را با استفاده از یک موتور جست و جو مثل گوگل انجام داد. اما باید دقت کرد که اطلاعات آن لاین ممکن است اشتباه هم باشند و لذا باید در مورد مطالب مشابه، به دنبال منابع متعدد و مستقل بود.
البته موتورهای جست و جو تنها شروع کننده تحقیق هستند و باید توجه داشت که تحقیق واقعی در صحنه انجام می شود. ملاقات با مردم و مکان ها و دیدن پدیده ها با چشمان خود، عواملی است که نویسندگان واقعی را از تند نویسان صرف جدا می کند.
باید توجه کرد که قدرت توصیف، عامل مهمی در جعبه ابزار تحقیقِ محقق برای نوشتن گزارش تحقیق عالی است.
نکته دیگر این است که زمانی برای نوشتن گزارش تحقیق درباره موضوع مدظرمان آماده هستیم که حس کنیم در مورد آن موضوع بیش از کسانی که با آنها مصاحبه کرده ایم، می دانیم؛
تحقیق گزارش تحقیق سه پایه اصلی دارد:
اولین پایه از این سه پایه، خود موضوعِ گزارش تحقیق است. محقق باید مسیر اولیه گزارش تحقیق خود را طرح ریزی کند. هدف محقق باید این باشد که پس از طی اولین مرحله تحقیق درباره موضوع گزارش تحقیق، آن قدر بداند که پس از آن هیچ نکته تازه ای او را شگفت زده نکند. تقریبا هیچ چیزی بدتر از این نیست که به خاطر نامناسب بودن مرحله اول تحقیق، فرضیه محوری گزارش تحقیق درست از کار در نیاید.
دومین پایه تحقیق از اولین پایه آن ساخته می شود: تماس، تماس، تماس. محقق باید سعی کند با افراد و مکان ها و موضوعات مختلف مرتبط با موضوع گزارش تحقیق اش تماس و ارتباط برقرار کند.
این دوپایه به سومین و آخرین پایه ختم می شود: گفت و گو؛ که محقق را صاحب گزارش تحقیق می کند. اینجا همان جایی است که قابلیت های محقق ماهر روشن می شود؛ پرسیدن سوال های مناسب برای گزارش تحقیقی که در انتظار نوشته شدن به سر می برد.
در نهایت باید گفت تحقیق خوب آنقدر اطلاعات در اختیار محقق قرار می دهد که تصمیم گیری در مورد کارکردن یا کارنکردن با آنها دشوار باشد. این حجم از اطلاعات بسیار فراتر از نشستن پشت رایانه و گشتن در پایگاه های اینترنتی برای پرکردن خلاء گزارش تحقیق است.
توضیح نویسندهی وبلاگ: برای آموختن بهتر گزارشنویسی، در فرصتهای آتی سعی خواهمکرد در هر مورد، خودم به میدان تحقیق بروم و با یک گزارش داغ برگردم. این یعنی همراه کردن آموختن با عمل!