جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دموکراسی» ثبت شده است

معرفی کتاب: کالبدشکافی جناح‌های سیاسی ایران (1358- 1378)

علی محمدزاده | چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: کالبدشکافی جناح‌های سیاسی ایران (1358- 1378)

نویسنده: حمیدرضا ظریفی نیا

مقدمه: سید مصطفی تاج‌زاده

سال نشر: 1378

انتشارات: تهران؛ آزادی اندیشه

کالبدشکافی جناح های سیاسی

جریان شناسی سیاسی، یکی از مقدمات اولیه‌ی فهم جامعه، سازوکارها و تحولات آن است؛ خصوصاً سازوکارهای مرتبط باقدرت. کتاب حاضر از جمله‌ی قابل‌استفاده‌ترین کتاب‌های موجود در این زمینه است. در این معرفی کوتاه، قصد خلاصه کردن کتاب یا بیان تقسیم‌بندی‌ها و دیدگاه‌های موجود در کتاب را نداریم؛ بلکه دریافت مطالب کتاب را منوط می‌کنیم به مراجعه‌ی مخاطب و در این جا تنها نکاتی مختصر از کتاب را ذکر خواهیم کرد. ضمناً تأکید می‌کنیم که معرفی یک کتاب، به‌معنای تأیید کلیه‌ی دیدگاه‌های نویسنده نیست.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: احیاگری و مردم‌سالاری دینی

علی محمدزاده | يكشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۴۷ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: احیاگری و مردم‌سالاری دینی

نویسنده: عماد افروغ

سال نشر: 1389

انتشارات: سوره‌ی مهر؛ تهران

احیاگری و مردم سالاری دینی

این کتاب در واقع جلد دوم کتاب «انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن» است که در آن افروغ به بحث درباره‌ی انقلاب اسلامی ایران و نسبت ولایت فقیه و مردم‌سالاری می‌پردازد.

به نظر افروغ انقلاب اسلامی ایران دارای صبغه‌ای فلسفی، عرفانی و کلامی- فقهی است که مترصد است به سه نیاز همیشگی بشر، یعنی آزادی، عدالت و معنویت پاسخی جامع، هماهنگ و هم‌زمان بدهد. رکن دینی و شیعی این انقلاب که در زمان غیبت به اجتهاد و فقاهت برمی‌گردد، آن را به مثابه‌ی مقوله‌ای بیناذهنی و نظارت‌پذیر از هرگونه شبهه‌ی شخصی و اقتدارگرایی، به‌ویژه اقتدارگرایی قدسی و عرفانی و فرادسترس، مبرا می‌سازد. افروغ معتقد است امام خمینی(ره) بر متفاوت بودن ولایت معصوم و ولایت‌فقیه تأکید داشت و ولایت‌فقیه را دائرمدار ولایت سیاسی و حیات اجتماعی و ولایت کبری را مخصوص معصوم می‌دانست. از این دیدگاه، ولایت‌فقیه چون دائرمدار فقه است، ولایتی قانون‌مدار، منضبط، قاعده‌مند و پیش‌بینی‌پذیر و تنها راه اتصال و پیوند عقل با وحی در زمان غیبت است؛ افروغ در این کتاب به بحث و بررسی پیرامون چنین برداشتی از ولایت‌فقیه می‌پردازد و نسبت آن را با دموکراسی مورد بحث قرار می‌دهد.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: جهان رها شده

علی محمدزاده | پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۱۲ ق.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: جهان رها شده

نویسنده: آنتونی گیدنز

مترجمان: علی اصغر سعیدی و یوسف حاجی عبدالوهاب

سال نشر: 1387

انتشارات: علم و ادب؛ تهران

جهان رها شده

کتاب «جهان رها شده» را به بهانه ی درسی که این ترم با دکتر سعیدی، مترجم کتاب، داشتم خواندم. لازم است به خاطر ترجمه ی این کتاب از ایشان تشکر کنم.

اما درباره کتاب، لازم است به نکاتی اشاره کنم.

مختصری از کتاب

یکی از دغدغه های اساسی آنتونی گیدنز، مدرنیته ی متأخر است. او در آراء و آثارش کوشش می کند تا ابعاد این مدرنیته ی متأخر را برای ما باز کند و آن را به ما بشناساند. به نظر گیدنز، مدرنیته ی متأخر با آن چیزی که پیشتازان روشنگری پیش بینی می کردند، متفاوت است. به نظر او در حالی که این متفکرین انتظار داشتند دنیای مدرن امروز دنیایی کنترل شده و سازماندهی شده باشد، این اتفاق نیفتاده است و اتفاقاً بر عکس، جهان به سمت پیش بینی ناپذیری و عدم کنترل حرکت می کند. نشانه ی این پیش بینی ناپذیری، «ریسک» است. در جهان امروز ریسک هایی که انسان خود به دست خود به وجود آورده است، وی را تهدید می کند. از جمله آن می توان به ریسک سلامتی ناشی از مواد غذایی هورمونی و اصلاح نژاد شده و ریسک هسته ای اشاره کرد. با این شرایط، ما با «جهانی رها شده» مواجه هستیم.

چیزی که گیدنز در گفتارهای این کتاب می گوید، این است که کلیدواژه ی فهم مدرنیته ی متأخر «یکپارچگی جهانی» یا همان Globalization است. به نظر او این یکپارچگی جهانی، پدیده ای چند بعدی است که از گسترش اقتصاد بازار تا تغییراتی در فرهنگ، سنت، خانواده و سیاست را در بر می گیرد که گسترش اقتصاد دانش بنیان و تغییرات عظیم ارتباطاتی از جمله نشانه های آن است. خصوصاً ارتباطات جهانی، منجر به استفاده بازتابی از جهان می شود. یعنی بهره گرفتن از اطلاعات و استفاده از آن در زندگی روزمره.

این یکپارچگی جهانی لزوماً به معنی یکی شدن همه جهان نیست؛ بلکه در در آن احیای ناسیونالیسم محلی و شکل های هویت محلی هم مستتر است.

یکی از مسائل اساسی که گیدنز در بحثش به آن توجه می کند، دموکراسی است. به نظر او، یکی از روندهایی که در این فرآیند یکپارچگی جهانی قابل ملاحظه است، بیش از پیش دموکراتیزه شدن جهان است. قدرت دیگر قدرت سخت نخواهد بود؛ بلکه این قدرت اطلاعاتی و قدرت اجتماعی است که تحول ساز است. بحث او در این باره نزدیکی زیادی به انقلاب های رنگی و تاثیرات آن دارد.

گیدنز معتقد است امروز ایده دموکراسی مبتنی بر تعادل بین سه ضلع دولت با کفایت، اقتصاد مبتنی بر بازار و جامعه مدنی قوی است و البته روند یکپارچگی جهانی به سمت ساختن دموکراسی گرایش دارد؛ هر چند یک شبه اتفاق نمی افتد. ضمن این که او به «دموکراسی منظومه ای» هم نظر دارد. منظور جهانی کردن نهادهای دموکراتیک است.

نقد و نظر مختصر

به چند نکته باید توجه کرد. اولاً اینکه سخنرانی های گیدنز که در این کتاب چاپ شده است، مربوط به سال 1999 و 2000 است. یعنی پیش از حوادثی چون 11 سپتامبر، جنگ افغانستان و عراق، بحران اقتصاد جهانی و امریکا و جنبش ضد سرمایه داری (اشغال وال استریت) و همینطور تحولات اخیر جهان عرب. امروز که این تحولات را دیده ایم، قطعاً خوش بینی گیدنز به جهانی شدن را با تأمل بیشتری می نگریم. 

راستش، از خوش بینی گیدنز نسبت به نظم کنونی جهان و اینکه در نظر او چیزی به نام سلطه و امپریالیسم رنگ و بوی زیادی ندارد، رنجیده خاطرم. چون جهان امروز را جهانی می بینم که پیش از هر چیز مورد حمله ی امپریالیسم قرار گرفته است. جهان غرب به مدد غارت های سده های پیش خود امروز در رفاه نسبی به سر می برد و هنوز هم برای ادامه رفاه خود، با شیوه های جدیدی کشورهای دیگر را استعمار می کند. از جنگ و خونریزی گرفته تا انتقال صنایع آلاینده به سرزمین های دیگر تا بهره کشی از نیروی کار آنان تا توطئه برای سرنگونی نظام های سیاسی مستقل تا حمایت از تروریسم در فلسطین و سوریه و پاکستان و هزارها تای دیگر.

البته بحثی که گیدنز در رابطه با ریسک در دنیای جدید مطرح می کند بسیار شنیدنی است؛ اما احساس می کنم به نحوی متناقض در دل آن هم نوعی خوش بینی به مدرنیته و جهانی سازی مستتر است.

باید از آقای گیدنز پرسید جای نقد امپریالیسم در نظریه و نگاه شما کجاست؟ 

  • علی محمدزاده