جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «الیف شافاک» ثبت شده است

معرفی کتاب: ملت عشق

علی محمدزاده | پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۱۶ ب.ظ

عنوان کتاب: ملت عشق

نویسنده: الیف شافاک

مترجم: ارسلان فصیحی

سال نشر: 1393

انتشارات: تهران: ققنوس

نویسنده‌ی معرفی کتاب: زهرا عاطفی

ملت عشق
کتاب ملت عشق به داستان زندگی شمس تبریزی و مولوی می‌پردازد.

شمس ­تبریزی، از دراویش بسیار معروف ایرانی، اهل تبریز و عاشق سیر و سیاحت بود؛ طوری‌که در یک­جا بند نمی­‌شد و همواره در حال سفر بود؛ سفر درونی و بیرونی.

بسیاری او را استاد مولانا می­‌دانند و می­‌گویند که مولانا شعر و شاعری‌اش را مدیون شمس بوده است. خود مولانا در جایی می­‌گوید که نقش‌اش در شاعری فقط به اندازه­‌ی یک قلم یا مرکب است؛ به بیانی دیگر، خودش را وسیله‌­ای بیش نمی­‌بیند.

شمس در سال ٦٢٣ خورشیدی (٦٤٢ قمری) وارد قونیه شد و در آنجا به شیخ جلالالدین محمد بلخی (مولوی) آشنا شد و دورهی تازهای از زندگی هر دو در این شهر آغاز شد.

مولانا پیش از این، به تدریس علوم و وعظ مشغول بود؛ اما پس­ از آشنایی با شمس، این خرقه از تن بیرون­کرد و لباس جدیدی به تن نمود. کسی­ که پیش از این، جوانان شهر در رکابش بودند و او را شیخ خود خطاب می­‌کردند، به پای تعلیمات شمس نشست و به تعبیر خود شمس، هم‌دم و هم‌­راز و آیینه­‌ی وجود او گردید.

کتاب ملت عشق، این رابطه­‌ی دوستی یا شاگرد ـ استادی را به­‌خوبی به تصویر می­‌کشد؛ آن ­هم از زبان شخص سومی که پس از تحولات زندگی­‌اش با این دو انسان بزرگ آشنا شده و طریقت آن­ها را در پیش گرفته ­است. او تصمیم می­‌گیرد پیش از مرگش داستان زندگی این­ دو عالم را در رمانی به رشته‌ی­ تحریر درآورد. این رمان برای ویراستاری به یک مؤسسه­‌ی انتشاراتی بزرگ در امریکا سپرده می‌شود و در پی آن اتفاقاتی می­‌افتد که این رمان را خواندنی­‌تر می‌کند.

در این­ رمان دو داستان، یکی در زمان مولوی و دیگری در زمان نویسنده‌ی کتاب، به طور موازی پیش می­‌رود. در کنار داستان زندگی و آشنایی شمس و مولوی، داستان فردی به نام اللا روبینشتاین هم روایت می‌شود که تحت تأثیر داستان زندگی شمس و مولوی، زندگی‌اش رنگی دگر می‌گیرد.

شعر زیر، در مقدمه کتاب و در وصف عشق آمده است:

به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشـق

خـود به­تـنهایی دنیایـی است، عشـــق

یا درست در میانش هستی، در آتشـش

یا بیرونــش هستـی، در حسرتــش...

  • علی محمدزاده