جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رابطه پزشک و بیمار» ثبت شده است

معرفی کتاب: رباعیات خیام

علی محمدزاده | چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۴۶ ق.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: رباعیات خیام

نویسنده (شاعر): حکیم عمر خیام نیشابوری

سال نشر: 1390

انتشارات: تهران؛ کتاب پارسه

رباعیات خیام

رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری، دنیایی است که در آن فارغ از ترس عذاب إلهی، می‌توان به دنیا و خوشی‌هایش پرداخت؛ می‌توان با خیال آسوده در فلسفه‌ی خلقت عالم و وجود جهان پس از مرگ شک کرد و نقد دنیا را بر نسیه‌ی اُخری ترجیح داد؛ و این درست خلاف آن چیزی است که دین می‌خواهد. بنای خیام در سرودن رباعیاتش بر آزادی است درحالی‌که بنای دین، بر ترس و محدودیت است. انسان مؤمن هیچ‌گاه شادی و آسودگی را به معنای واقعی درک نمی‌کند؛ چون در هر عملی، سایه‌ی سنگین خدا را بر سر خود احساس می‌کند که از او می‌خواهد که از خوشی‌های دنیا دست بکشد؛ یا لااقل در چارچوب امر و نهی‌های إلهی به شادمانی بپردازد. انسان مؤمن نمی‌تواند از چرایی این محدودیت‌ها بپرسد؛ چون پرسش از چرایی کفر است و به قیمت آتش دوزخ تمام می‌شود. او تنها می‌تواند این چرایی‌ها را برای خود اثبات کند؛ چرا که می‌داند اگر در مسیر پرسش از چرایی‌ها به چیزی غیر از دین برسد، آتش هولناک دوزخ در کمینش است. پس لاجرم اگر هم از چرایی‌ها می‌پرسد، ته خط باید به اثبات وجود خدا و معاد برسد. باید برسد. پس همان به که زر نزند و لب فروبندد و به جای شک در دین و آموزه‌هایش، سر بر مهر و سجاده بساید و برای خودش ثواب جمع کند و از خود نپرسد که آیا این موجود موهوم، یعنی خدا، واقعاً وجودی خارج از ساخته‌های ذهن بشری دارد؟ و به فرض هم که وجود داشته باشد و چیزی به اسم دین هم برای بشر فرو فرستاده باشد؛ آیا تفسیری که زاهدان و عالمان از دین کرده‌اند، همانی است که خود خدا می‌خواسته است یا اینکه خدا آن قدرها هم که می‌گویند سختگیر نیست؟ انگار عمر خیام در دوران حیاتش گرفتاری‌های این روزهای ما را تجربه کرده است و همین تجربه‌ی مشترک است که رباعیات خیام را برای انسان ایرانی جذاب و دل‌نواز می‌کند.

  • علی محمدزاده

چند کار کلاسی2

علی محمدزاده | سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ

از همان ابتدای ورود به دانشگاه، عادت داشتم فایل هایم را آرشیو کنم و نگه شان دارم برای روز مبادا. آن زمان کامپیوتر شخصی که نداشتم. آویزان سیستم های مرکز کامپیوتر دانشگاه یا کامپیوترهای بچه ها بودم و توی هر کدام پوشه ای به نام خودم درست کرده بودم و فایل هایم را تویش ذخیره کرده بودم. این بود که هر از گاهی کل اطلاعات را از این طرف و آن طرف جمع و جور می کردم و می ریختم شان روی دی وی دی؛ دی وی دی هایی که الان هم دارم شان و اتفاقاً خیلی هم برایم عزیز هستند. دیشب بود که به صورت اتفاقی نگاهی به آرشیوهایم انداختم. چشمم به چند کار کلاسی دست و پا شکسته افتاد که به همان سیاق معهودِ مقاله نویسی دانشجویی دوره کارشناسی، برای نمرات کلاسی ام نوشته بودم شان. با وجود ضعف مطالب، گفتم شاید برای برخی از دوستان مفید فایده افتد. این بود که تصمیم گرفتم فایل مطالب را برای دانلود بگذارم. امیدوارم قابل استفاده باشد.

ضمناً باید از اساتید محترم و با محبت دوره کارشناسی و همین طور دوستان عزیزم تشکر کنم.



  • علی محمدزاده