جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

جامعه شناسی برای زندگی

جامعه و پژوهش

۶۶ مطلب با موضوع «معرفی و خلاصه‌ی کتاب» ثبت شده است

معرفی کتاب: کالبدشکافی جناح‌های سیاسی ایران (1358- 1378)

علی محمدزاده | چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: کالبدشکافی جناح‌های سیاسی ایران (1358- 1378)

نویسنده: حمیدرضا ظریفی نیا

مقدمه: سید مصطفی تاج‌زاده

سال نشر: 1378

انتشارات: تهران؛ آزادی اندیشه

کالبدشکافی جناح های سیاسی

جریان شناسی سیاسی، یکی از مقدمات اولیه‌ی فهم جامعه، سازوکارها و تحولات آن است؛ خصوصاً سازوکارهای مرتبط باقدرت. کتاب حاضر از جمله‌ی قابل‌استفاده‌ترین کتاب‌های موجود در این زمینه است. در این معرفی کوتاه، قصد خلاصه کردن کتاب یا بیان تقسیم‌بندی‌ها و دیدگاه‌های موجود در کتاب را نداریم؛ بلکه دریافت مطالب کتاب را منوط می‌کنیم به مراجعه‌ی مخاطب و در این جا تنها نکاتی مختصر از کتاب را ذکر خواهیم کرد. ضمناً تأکید می‌کنیم که معرفی یک کتاب، به‌معنای تأیید کلیه‌ی دیدگاه‌های نویسنده نیست.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: گلستان سعدی

علی محمدزاده | جمعه, ۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۴۳ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: گلستان سعدی

نویسنده: سعدی شیرازی

تصحیح: محمد علی فروغی/ ویراستهی علی سالیانی

سال نشر: 1388

انتشارات: به‌نشر؛ مشهد

گلستان سعدی

گلستان سعدی از آن دست کتاب‌هایی است که اگر چه بارها و بارها نام‌شان را شنیده‌ایم و این‌جا و آن‌جا مطلبی از آن به چشم‌مان خورده است، اما کم‌تر پیش آمده است که برای خواندن‌شان برنامه‌ریزی کرده باشیم. این بود که مواجهه‌ی من با گلستان سعدی نیز مواجهه‌ای برنامه‌ریزی نشده بود: کتاب را از تاقچه‌ی منزل‌مان برداشتم تا من باب کنج‌کاوی تورقی بکنم؛ بوی گلم آن‌چنان مست کرد که دامن‌م از دست برفت و کتاب را از اول تا ته‌ش خواندم! و اگر می‌دانستم خیلی از ضرب المثل‌هایی که هر روز و هرجا به کارشان می‌بریم از این کتاب است، خیلی زودتر از این به سرا‌غ‌ش می‌رفتم.

ضمن این‌که مطالعه‌ی آثار ادبی ادوار گوناگون تاریخ ایران برای فهم درست عناصر فرهنگ ایرانی لازم و ضروری است. از نوع مواجهه‌ی مردم و نخبه‌گان زمانه با پادشاهان و نظام حکومتی گرفته تا نگاه آنان به نسبت فقر و غنا و بسیاری مسائل دیگر را می‌توان با مطالعه‌ی آثار فرهنگی و ادبی ایران کهن استخراج نمود.

مطالعه‌ی این کتاب را به همه‌ی دوست‌داران تحقیق و پژوهش درباره‌ی فرهنگ ایرانی توصیه می‌کنیم.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: حقوق شهروندی و عدالت

علی محمدزاده | شنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۳۸ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: حقوق شهروندی و عدالت

نویسنده: عماد افروغ

سال نشر: 1387

انتشارات: سوره‌ی مهر؛ تهران

حقوق شهروندی و عدالت

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های دکتر عماد افروغ، نسبت آزادی و عدالت است که در ادامه‌ی دوگانه‌ی اساسی فرد- جامعه و عاملیت- ساختار است. افروغ در آثار متعدد خود درصدد بیان این نکته است که میان این دو مفهوم تضاد و تعارض وجود ندارد؛ بلکه این دو در پیوندی عمیق باهم هستند. تفسیری که افروغ از انقلاب اسلامی به دست می‌دهد نیز مبتنی بر همین پروبلماتیک است: به نظر افروغ در انقلاب اسلامی ایران از سویی شعار محوری انقلاب فرانسه، یعنی آزادی، متجلی است و از سوی دیگر شعار محوری انقلاب روسیه، یعنی عدالت و این دو مفهوم بااخلاق و معنویت است که به یکدیگر پیوند می‌یابند. در حقیقت انقلاب اسلامی ایران مترصد است به سه نیاز همیشه‌گی بشر، یعنی آزادی، عدالت و معنویت پاسخی جامع، هماهنگ و هم‌زمان بدهد.

بحث از حقوق شهروندی و نسبت آن با عدالت نیز در ادامه‌ی همین مسئله است و با توجه به این‌که به نظر افروغ ما در تاریخ سی و چندساله‌ی پس از انقلاب هم‌واره میان آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی در نوسان بوده‌ایم، اهمیت دو چندان می‌یابد. در ادامه به برخی نکات از این کتاب اشاره خواهیم کرد.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: احیاگری و مردم‌سالاری دینی

علی محمدزاده | يكشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۴۷ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: احیاگری و مردم‌سالاری دینی

نویسنده: عماد افروغ

سال نشر: 1389

انتشارات: سوره‌ی مهر؛ تهران

احیاگری و مردم سالاری دینی

این کتاب در واقع جلد دوم کتاب «انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن» است که در آن افروغ به بحث درباره‌ی انقلاب اسلامی ایران و نسبت ولایت فقیه و مردم‌سالاری می‌پردازد.

به نظر افروغ انقلاب اسلامی ایران دارای صبغه‌ای فلسفی، عرفانی و کلامی- فقهی است که مترصد است به سه نیاز همیشگی بشر، یعنی آزادی، عدالت و معنویت پاسخی جامع، هماهنگ و هم‌زمان بدهد. رکن دینی و شیعی این انقلاب که در زمان غیبت به اجتهاد و فقاهت برمی‌گردد، آن را به مثابه‌ی مقوله‌ای بیناذهنی و نظارت‌پذیر از هرگونه شبهه‌ی شخصی و اقتدارگرایی، به‌ویژه اقتدارگرایی قدسی و عرفانی و فرادسترس، مبرا می‌سازد. افروغ معتقد است امام خمینی(ره) بر متفاوت بودن ولایت معصوم و ولایت‌فقیه تأکید داشت و ولایت‌فقیه را دائرمدار ولایت سیاسی و حیات اجتماعی و ولایت کبری را مخصوص معصوم می‌دانست. از این دیدگاه، ولایت‌فقیه چون دائرمدار فقه است، ولایتی قانون‌مدار، منضبط، قاعده‌مند و پیش‌بینی‌پذیر و تنها راه اتصال و پیوند عقل با وحی در زمان غیبت است؛ افروغ در این کتاب به بحث و بررسی پیرامون چنین برداشتی از ولایت‌فقیه می‌پردازد و نسبت آن را با دموکراسی مورد بحث قرار می‌دهد.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: یادگاران (کتاب احمدی روشن)

علی محمدزاده | يكشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۱۶ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: یادگاران (کتاب احمدی روشن)

نویسنده: مرتضی قاضی

سال نشر: 1391

انتشارات: روایت فتح؛ تهران

احمدی روشن

کتاب «احمدی روشن» دربردارنده صد خاطره از والدین، همسر، دوستان و نزدیکان شهید احمدی روشن است که به کوشش «مرتضی قاضی» به نگارش درآمده است. اگرچه معتقدم نباید از شهدا فرشته ساخت، ولی خواندن این کتاب خالی از لطف نیست.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: منهای فقر

علی محمدزاده | چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۳ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: منهای فقر

نویسنده: محمدرضا حکیمی

به کوشش: مرتضی کیا

سال نشر: 1392

انتشارات: الحیاه؛ تهران

منهای فقر 2

چند ماه قبل، وقتی خبر انتشار کتاب «منهای فقر» را شنیدم، ناخودآگاه به یاد سال های اول دهه ی 80 افتادم که سخنرانی های آتشین درباره ی فقر و شکاف طبقاتی نقل محافل بود.

ده سال پیش، همان دوره ای که دهنمکی «فقر و فحشا» را می ساخت و حسن رحیم پور ازغدی سخنرانی های آتشین خود درباره حکومت علوی را از تریبون نماز جمعه ی تهران ایراد می کرد و برخی جریانات دانشجویی به فقر و بی عدالتی توجه نشان می دادند، این بچه حزب اللهی ها بودند که تندترین سخنان را در انتقاد از شکاف طبقاتی و فقر و فساد و تبعیض به زبان می آوردند و از ناکارآمدی های موجود انتقاد می کردند. و همین هم بود که عمدتاً بچه مذهبی ها - بخوانید حزب اللهی ها - پرچمدار عدالت خواهی شدند. اما بعد از آنکه دولت عوض شد و بعد از 8 سال سر دادن شعار عدالت شکاف فقیر و غنی کمتر که نشد؛ بیشتر هم شد، امروز کار به جایی رسیده است که اگر بچه مذهبی دم از فقر و بی عدالتی بزند، فوراً با انگشت به او هشت ساله ی احمدی نژاد را نشان خواهند داد و خواهند گفت: دیدیم در این هشت سال چه گلی به سر مملکت زدید! و شاید درست هم می گویند. همین مایی که حالا بعد از رای آوردن روحانی دوباره ژست انتقادی به خود گرفته ایم، خیلی زود یادمان رفته است روزهایی را که رئیس جمهور محبوبمان هر چه می کرد توجیه می کردیم و ککمان هم نمی گزید که فقر و گرانی امان مردم بیچاره را بریده است. حالا مشخص می شود که شعار عدالت خواهی ما بیش از آنکه برای مردم بوده باشد، برای حب و بغض های سیاسی مان بوده است!

خلاصه ی مطلب اینکه در این هشت ساله، نیت هر چه بود، در عمل در عرصه ی اقتصاد مملکت به گونه ای اداره شد که اغنیاء غنی تر و فقرا فقیرتر شدند؛ و بدا به حال رفتار های دوگانه ی ما که در آن سال ها هر جا ضعف مدیریتی بود، مدیران ممکلت را توجیه و تطهیر می کردیم و مشکلات را به ناف تحریم می بستیم و حالا که دولت روحانی به بهانه ی تحریم رفته است و با امریکای جهانخوار از در سازش درآمده است، صدایمان گوش فلک را کر کرده است که تحریم بهانه ای بیش نیست! و باز هم بدا به حال رفتارهای دوگانه ی ما!

حکیمی در منهای فقر به درستی به این نکته اشاره می کند که «در مسائل اجتماعی و ملموسات زندگی، حقایق خارجی ملاک است نه تصورات ذهنی ... .» (حکیمی 1392؛ ص 18). 

اما واقعیت این است که ما در این سال ها به دست خود به سرمایه داران میدان دادیم و اجازه ی تأسیس بانک و بیمارستان خصوصی را صادر نمودیم و شکاف اغنیاء و فقرا را در جامعه افزون تر از همیشه کردیم. ما به این سخن امام(ره) توجه نکردیم که «اسلام اعلان جنگ کرده است با این سرمایه دارها ... نه این است که با آنها همراهی کرده تا مردم را بخورند» (صحیفه امام، جلد4، ص99).

مردم را یا زائده ی سرمایه داران و قدرتمندان نمودیم و یا اموال آنان، و افسار آنان، را به نهادهای شبه دولتی سپردیم. ما به نام دین و ولایت به ریاکاران و منفعت طلبان میدان دادیم؛ ما نظام اسلامی را به منافع افراد و گروه ها گره زدیم و در عین حال، دم از «مقاومت» هم زدیم! و وقتی مردم این شعار «مقاومت» ما را به سخره گرفتند، به مردم پشت کردیم و آنها را کودن و نادان خطاب کردیم!

حکیمی منهای فقر را برای آنهایی نوشته است که دیگر نمی خواهند کاستی ها و کم کاری ها و اشتباهات را توجیه کنند و گول ظواهر زیبا و فریبنده را بخورند. بحث های آتشین از فقر و شکاف طبقاتی شاید برای آنهایی که هنوز مانند ده سال پیش فکر می کنند قدیمی شده باشد، اما برای آنان که از تجربیات گذشته درس گرفته اند، حرف های نویی برای گفتن دارد.

خواندن این کتاب را به همه ی آنهایی که «درد» دارند و دغدغه ی انقلاب اسلامی، توصیه می کنیم.

  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: زن زیادی

علی محمدزاده | شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۴:۳۲ ب.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: زن زیادی

نویسنده: جلال آل احمد

سال نشر: 1373

انتشارات: فردوس؛ تهران

زن زیادی

کتاب زن زیادی هم مثل کتاب های دیگر جلال خواندنی است. فقط این را بگویم که از میان داستان های کتاب، از داستان «جا پا» خیلی لذت بردم. داستان آنچنان ماهرانه نوشته شده است که همه ی حواس آدم را درگیر خودش می کند؛ خصوصاً که این داستان را در زمستان بخوانی. داستان «خداداد خان» هم داستانی است سیاسی و بشدت خواندنی.

توصیه می کنم کتاب های جلال را اگر نخوانده اید، هر چه زودتر بخوانید که از کف تان رفته!

  • علی محمدزاده

معرفی و خلاصه‌ی کتاب: جامعه‌ی سیاسی، جامعه‌ی مدنی و توسعه‌ی ملی

علی محمدزاده | پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۲۰ ق.ظ

معرفی و خلاصه‌ی کتاب

عنوان کتاب: جامعه‌ی سیاسی، جامعه‌ی مدنی و توسعه‌ی ملی

نویسنده: هوشنگ امیر احمدی

سال نشر: 1381

انتشارات: نقش و نگار

هوشنگ امیر احمدی

 مسئله‌ی اصلی امیر احمدی در این کتاب «توسعه‌ی پایدار» است و راه حل اساسی توسعه را در تعاملی مستمر بین دولت بورژوازی مدرن (دولت توسعه‌خواه) و جامعه‌ی مدنی توسعه‌یافته می‌بیند. او سه مرحله را با توجه به روابط میان دولت و جامعه‌ی مدنی برای توسعه ذکر می کند. بر اساس این نظریه، مشخصه مراحل آغازین توسعه وجود دولتی نیرومند و یک جامعه‌ی مدنی ضعیف است. اما با گذشت زمان و ادامه‌ی توسعه، جامعه‌ی مدنی تقویت شده و رشد می‌یابد. افزایش قدرت جامعه‌ی مدنی باعث می‌شود تا دولت و جامعه‌ی مدنی وارد مرحله‌ی تعارض با یکدیگر شوند که این همان مرحله‌ی تعیین کننده‌ی گذار است. در چنین شرایطی، اگر دولت یا جامعه‌ی مدنی مانع برقراری توازن قدرت میان دو طرف شود، توسعه دچار مشکل می‌شود و ادامه نخواهد یافت. در واقع، برقراری توازن قدرت میان دولت و جامعه‌ی مدنی شرط لازم ادامه‌ی توسعه در دوران پس از گذار است. 

در کل امیراحمدی در این کتاب به تشریح الگوی لیبرالی از توسعه می‌پردازد. ما در این نوشتار، به بحث اصلی امیراحمدی در این کتاب کاری نداریم و مباحث دیگری را از فصل اول و دوم کتاب انتخاب کرده‌ایم که مربوط به تحلیل نیروهای اجتماعی در ایران است.

  • علی محمدزاده

معرفی و خلاصه ی کتاب: جامعه شناسی سیاسی

علی محمدزاده | پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۵۴ ب.ظ

معرفی و خلاصه ی کتاب

عنوان کتاب: جامعه شناسی سیاسی

نویسنده: حسین بشیریه

سال نشر: 1388

انتشارات: نی؛ تهران

جامعه شناسی سیاسی

کتاب دکتر حسین بشیریه، نیاز به معرفی ندارد. جهت آشنایی مختصر خوانندگان با مباحث کتاب، بخش هایی از کتاب را در اختیار خوانندگان محترم می گذارم.

 موضوع جامعه شناسی سیاسی

موضوع اصلی جامعه شناسی سیاسی، بررسی روابط متقابل میان قدرت دولتی و نیروهای اجتماعی است. در حقیقت، موضوع اصلی جامعه شناسی سیاسی بررسی رابطه میان دولت، قدرت سیاسی و قدرت دولتی از یک سو و جامعه و قدرت اجتماعی یا نیروها و گروه های اجتماعی از سوی دیگر است. اگر سیاست را به معنی روابط میان جامعه، اقتصاد و دولت تلقی کنیم (هلد 1989؛ ص3)، وظیفه جامعه شناسی سیاسی، فهم این روابط است. در این رابطه، به ویژه تاثیرات جامعه و منافع اجتماعی افراد و گروه ها بر روی دولت بررسی می شود (بشیریه 1374؛ ص19). در تفاوت جامعه شناسی سیاسی با علم سیاست باید گفت جامعه شناسی سیاسی بیشتر نگرشی از پایین به بالاست؛ یعنی اینکه بیشتر تاثیرات جامعه بر سیاست را بررسی می کند؛ حال آنکه علم سیاست بیشتر از بالا به پایین است؛ یعنی بیشتر به بررسی ساختار قدرت و فرآیند سیاست و تصمیم گیری و تاثیرات آنها بر روابط اجتماعی می پردازد.

نیروهای اجتماعی، جامعه‌ی مدنی و تحولات سیاسی از منظر کارل مارکس

برای بررسی نقش نیروهای اجتماعی در تحولات جامعه، اندیشه‌ی کارل مارکس بینش‌های راه‌گشایی را در اختیار ما می‌گذارد. به نظر مارکس «پراکسیس» یا کار انسان در تاریخ به عنوان ترکیب عین و ذهن، مهم‌ترین عامل تعیین کننده و خلاق جامعه و تاریخ است (بشیریه 1374؛ ص30). کار انسان در تاریخ، یعنی «پراکسیس»، تولیدکننده و سازنده‌ی همه‌ی اشکال و نهادهای تاریخی و اجتماعی (ابزارهای تولید، کالاها، نهادها و نظام اقتصادی، مظاهر فرهنگی، ایدئولوژی، دولت و...) است. جهان نهادها و نمودها بازتاب پراکسیس یا عمل انسان در تاریخ است. لیکن انسان از این واقعیت آگاهی کامل ندارد. در هر مرحله از تکامل تاریخی مصنوعات و مخلوقات کار انسان یعنی روابط تولید، نهادهای اجتماعی و اشکال آگاهی تبلور و تجسم یا عینیت پیدا می کنند. در این وضعیت انسان مصنوعات خود را از خود برتر و ازلی و ابدی تلقی می‌کند و بدین سان وضعیت شیء‌گشتگی به وضعیت از خودبیگانگی انسان از حاصل کار خویش می‌انجامد. در هر مرحله‌ای از تاریخ، اوج توانایی‌های انسان در کار و خلاقیت و سازندگی در بخشی از جامعه و یا در طبقه‌ای ظاهر می‌شود. مثلاً در عصر تکوین طبقه‌ی بورژوا به عنوان طبقه‌ی انقلابی جدید، بورژوازی مظهر کمال توانایی انسان در کار و خلاقیت بود و جهان عینی را آفرید. اما جهان عینی بر خلاف آنچه به نظر طبقات حاکمه می‌رسد، پدیده‌ای ازلی و ابدی و ساختاری نیست؛ بلکه پدیده‌ای است چون مایع منجمد شده‌ای که در زیر پوسته‌ی متصلب آن کار انسان به عنوان ماده اصلی تشکیل دهنده‌ی کل پدیده‌های اجتماعی ساری و جاری است. میان فرآیند پراکسیس تاریخی و جهان شیءگونه وقتی تضاد پیش می‌آید که فرآیند پراکسیس تاریخی پیشرفته‌تر باشد در حالی که جهان متصلب اشیاء و نهادها در مقابل آن پیشرفت مقاومت کند. حوزه‌ی پراکسیس یا نیروهای تولید حوزه‌ی حرکت و و حوزه‌ی جهان شیءگشته حوزه‌ی مقاومت است. سرانجام زمانی فرامی‌رسد که عامل حرکت در تاریخ، یعنی پراکسیس، پوسته‌ی خشکیده را در هم می‌شکند و از درون آن باردیگر فرماسیون اجتماعی جدیدی خلق می‌گردد که اینک حاصل نیروی کار جدیدی است. به نظر مارکس از بین طبقات جامعه‌ی سرمایه داری تنها طبقه‌ی پرولتاریا است که می‌تواند تصویر جهان دیگری را بر حسب علایق مادی خود در نظر بیاورد. طبقه‌ی پرولتاریا و همه‌ی گروه‌هایی که به شیوه‌ی پرولتاریا جهان نوین دیگری را بر اساس علایق خود تصور می‌کنند، نیروی خلاق و کارگر عصر سرمایه‌داری هستند. میان پرولتاریا و طبقات خلاق ادوار گذشته یک تفاوت اساسی هست و آن اینکه طبقات بالنده در شیوه‌های تولید ماقبل سوسیالیستی فاقد وحدت عین و ذهن بودند. مثلاً در جامعه‌ی فئودالی دهقانان مولدین مادی، یعنی تولیدکنندگان کالاها و اشرافیت، مولدین معنوی، یعنی تولیدکنندگان فرهنگ و ایدئولوژی به شمار می‌آمدند. در جهان بورژوایی نیز کارگران صنعتی مولدین مادی یعنی تولیدکنندگان ارزش اضافی هستند در حالی که بورژوازی مولد فرهنگ و ایدئولوژی است و بازهم میان ذهن و عین وحدت نیست. اما وقتی پرولتاریا به خودآگاهی می رسد و ایدئولوژی کاذب آن رفع می‌گردد در می یابد که جهان اجتماعی پدیده ای مصنوع است و سهم خود را در این صناعت بازمی‌یابد (همان، صص 32-37).

دکتر حسین بشیریه، حوزه‌ی جامعه، یعنی مجموعه‌ی نیروهای اجتماعی و عمل آنها، را حوزه‌ی زیربنایی پراکسیس می‌داند؛ یعنی بر اساس اندیشه‌ی مارکس، تحولات جامعه پیش از هر چیز توسط نیروهای اجتماعی است که رقم می‌خورد. بشیریه معتقد است در اندیشه‌ی مارکس «جامعه‌ی مدنی» به این معنا اهمیت بنیادین دارد.

شکاف های اجتماعی، نیروهای اجتماعی و زندگی سیاسی

چنانکه گفتیم، موضوع جامعه شناسی سیاسی بررسی روابط پیچیده میان جامعه و دولت و به ویژه اثرگذاری نیروهای اجتماعی بر عرصه سیاسی است. بنابراین جامعه شناسی سیاسی باید به سه حوزه به هم پیوسته بپردازد:

1- شناخت پیچیدگی ها و شکاف ها و تعارضات جامعه به عنوان نقطه عزیمت

2- شناخت گروه بندی ها و نیروهایی که بر اساس خطوط آن شکاف ها در هر جامعه پیدا می شود

هر چه شمار شکاف های اجتماعی بیشتر و شیوه ترکیب آنها پیچیده تر باشد، مجموعه پیچیده تری از گروه بندی ها و نیروهای اجتماعی پدید می آید.

3- شیوه تاثیر گذاری نیروهای اجتماعی بر زندگی سیاسی و بحث از مقولاتی چون سلطه اجتماعی و نفوذ و تاثیر و نقش آنها در سیاست.

تفاوت میان قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی

«قدرت عبارت است از توانایی یک فرد یا گروهی از افراد برای تغییر شیوه عمل افراد یا گروه های دیگر در جهت دلخواه آن فرد یا گروه». این تعریف، تعریفی از قدرت اجتماعی است. اما در مقابل تعریفی که جان لاک از قدرت به دست داده است، تعریف قدرت دولتی است: «به نظر من قدرت سیاسی، حق وضع قوانین همراه با تعیین مجازات مرگ و کلیه مجازات های کوچکتر به منظور تنظیم و حفظ مالکیت است». نفوذ، فشار، اعتبار و منزلت از اشکال قدرت اجتماعی هستند؛ در مقابل قدرت دولتی دارای ضمانت اجرای روشنی است که مبتنی بر توانایی اعمال زور و اجبار دستگاه حکومت می باشد.


به خوانندگان محترم توصیه می شود خواندن این کتاب را از دست ندهند.



  • علی محمدزاده

معرفی کتاب: جهان رها شده

علی محمدزاده | پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۱۲ ق.ظ

معرفی کتاب

عنوان کتاب: جهان رها شده

نویسنده: آنتونی گیدنز

مترجمان: علی اصغر سعیدی و یوسف حاجی عبدالوهاب

سال نشر: 1387

انتشارات: علم و ادب؛ تهران

جهان رها شده

کتاب «جهان رها شده» را به بهانه ی درسی که این ترم با دکتر سعیدی، مترجم کتاب، داشتم خواندم. لازم است به خاطر ترجمه ی این کتاب از ایشان تشکر کنم.

اما درباره کتاب، لازم است به نکاتی اشاره کنم.

مختصری از کتاب

یکی از دغدغه های اساسی آنتونی گیدنز، مدرنیته ی متأخر است. او در آراء و آثارش کوشش می کند تا ابعاد این مدرنیته ی متأخر را برای ما باز کند و آن را به ما بشناساند. به نظر گیدنز، مدرنیته ی متأخر با آن چیزی که پیشتازان روشنگری پیش بینی می کردند، متفاوت است. به نظر او در حالی که این متفکرین انتظار داشتند دنیای مدرن امروز دنیایی کنترل شده و سازماندهی شده باشد، این اتفاق نیفتاده است و اتفاقاً بر عکس، جهان به سمت پیش بینی ناپذیری و عدم کنترل حرکت می کند. نشانه ی این پیش بینی ناپذیری، «ریسک» است. در جهان امروز ریسک هایی که انسان خود به دست خود به وجود آورده است، وی را تهدید می کند. از جمله آن می توان به ریسک سلامتی ناشی از مواد غذایی هورمونی و اصلاح نژاد شده و ریسک هسته ای اشاره کرد. با این شرایط، ما با «جهانی رها شده» مواجه هستیم.

چیزی که گیدنز در گفتارهای این کتاب می گوید، این است که کلیدواژه ی فهم مدرنیته ی متأخر «یکپارچگی جهانی» یا همان Globalization است. به نظر او این یکپارچگی جهانی، پدیده ای چند بعدی است که از گسترش اقتصاد بازار تا تغییراتی در فرهنگ، سنت، خانواده و سیاست را در بر می گیرد که گسترش اقتصاد دانش بنیان و تغییرات عظیم ارتباطاتی از جمله نشانه های آن است. خصوصاً ارتباطات جهانی، منجر به استفاده بازتابی از جهان می شود. یعنی بهره گرفتن از اطلاعات و استفاده از آن در زندگی روزمره.

این یکپارچگی جهانی لزوماً به معنی یکی شدن همه جهان نیست؛ بلکه در در آن احیای ناسیونالیسم محلی و شکل های هویت محلی هم مستتر است.

یکی از مسائل اساسی که گیدنز در بحثش به آن توجه می کند، دموکراسی است. به نظر او، یکی از روندهایی که در این فرآیند یکپارچگی جهانی قابل ملاحظه است، بیش از پیش دموکراتیزه شدن جهان است. قدرت دیگر قدرت سخت نخواهد بود؛ بلکه این قدرت اطلاعاتی و قدرت اجتماعی است که تحول ساز است. بحث او در این باره نزدیکی زیادی به انقلاب های رنگی و تاثیرات آن دارد.

گیدنز معتقد است امروز ایده دموکراسی مبتنی بر تعادل بین سه ضلع دولت با کفایت، اقتصاد مبتنی بر بازار و جامعه مدنی قوی است و البته روند یکپارچگی جهانی به سمت ساختن دموکراسی گرایش دارد؛ هر چند یک شبه اتفاق نمی افتد. ضمن این که او به «دموکراسی منظومه ای» هم نظر دارد. منظور جهانی کردن نهادهای دموکراتیک است.

نقد و نظر مختصر

به چند نکته باید توجه کرد. اولاً اینکه سخنرانی های گیدنز که در این کتاب چاپ شده است، مربوط به سال 1999 و 2000 است. یعنی پیش از حوادثی چون 11 سپتامبر، جنگ افغانستان و عراق، بحران اقتصاد جهانی و امریکا و جنبش ضد سرمایه داری (اشغال وال استریت) و همینطور تحولات اخیر جهان عرب. امروز که این تحولات را دیده ایم، قطعاً خوش بینی گیدنز به جهانی شدن را با تأمل بیشتری می نگریم. 

راستش، از خوش بینی گیدنز نسبت به نظم کنونی جهان و اینکه در نظر او چیزی به نام سلطه و امپریالیسم رنگ و بوی زیادی ندارد، رنجیده خاطرم. چون جهان امروز را جهانی می بینم که پیش از هر چیز مورد حمله ی امپریالیسم قرار گرفته است. جهان غرب به مدد غارت های سده های پیش خود امروز در رفاه نسبی به سر می برد و هنوز هم برای ادامه رفاه خود، با شیوه های جدیدی کشورهای دیگر را استعمار می کند. از جنگ و خونریزی گرفته تا انتقال صنایع آلاینده به سرزمین های دیگر تا بهره کشی از نیروی کار آنان تا توطئه برای سرنگونی نظام های سیاسی مستقل تا حمایت از تروریسم در فلسطین و سوریه و پاکستان و هزارها تای دیگر.

البته بحثی که گیدنز در رابطه با ریسک در دنیای جدید مطرح می کند بسیار شنیدنی است؛ اما احساس می کنم به نحوی متناقض در دل آن هم نوعی خوش بینی به مدرنیته و جهانی سازی مستتر است.

باید از آقای گیدنز پرسید جای نقد امپریالیسم در نظریه و نگاه شما کجاست؟ 

  • علی محمدزاده